این روزها حرف و حدیث های زیادی در خصوص « شرایط ویژه کشور» مطرح می شود و حتی گاهی احساس می شود که نوعی اضطراب و نگرانی خاص به اذهان عمومی القا می گردد!
ولی ای کاش به صراحت بیان می شد که این شرایط ویژه در چه زمینه ای است و کدام شرایط جدیدی ایجاد شده که قبل از این نبوده است ؟ و مقصود اصلی از ابراز و تلقین این نگرانی ها چیست ؟
قاعدتا هنگامی که در ادبیات سیاسی « به ویژه سیاسیون » سخن از « شرایط ویژه» به میان می آید ، منظور اصلی ، بحران های سیاسی – اقتصادی- و احیانا نظامی است و حتی به بحران فرهنگ که نقش موثرتری در ایجاد و یا مرتفع نمودن بحران ها دارد ، یا کمتر توجه می شود و یا اصلا توجهی نمی شود؟!
هر سیاستمداری که اندکی با سیاست و اصول آن آشنایی داشته باشد ، آگاه است که اعلام «شرایط ویژه» به مفهوم بحران ، به صورت خودکار شرایط ویژه و بحران را ایجاد می نماید.
بدیهی است که هیچ کس نمس تواند منکر «شرایط ویژه » این مملکت باشد.مملکتی که از یک سو بر استقلال خود پافشاری می نماید و از سوی دیگر بزرگترین دشمن آمریکا قلمداد می گردد و هم چنین مدعی «اسلام» است و چشم امید بیش از یک میلیارد مسلمان قرار گرفته است و به لحاظ جغرافیایی قلب خاورمیانه است و به لحاظ ژئوپلوتیک ، حساس ترین کشور دنیا است و به لحاظ علمی امروزه به انرژی هسته ای نیز دست یافته است و قدرت جنگی خود را نیز در جنگ 8 ساله ،آن هم با دست خالی و در مقابله با همه توان های قدرتمندان جهان نشان داده است و مهم تر از همه آن که به لحاظ وحدت مردم تحت رهبری «ولایت» از یکپارچگی بلا مثالی برخوردار است ، حتما در شرایط ویژه قرار دارد و هر روز دچار بحرانی می شود.اما مهم این است که چه اتفاق جدیدی افتاده که ناگهان برخی سیاسیون نگران آن شده اند؟!
در زمینه ی شرایط ویژه اقتصادی ، در چه زمانی این مملکت دچار بحران نبوده است؟ در چه زمانی از سوی کشورهای غربی محاصره اقتصادی نگردیده است؟ در چه زمانی با تورم یا کمبود مواجه نبوده است؟
و...؟!
شاید بتوان اذعان نمود که تنها شرایط ویژه ای که امروز بر مملکت حاکم شده و قبل از این کمتر به چشم می خورد ، توزیع نسبتا عادلانه ثروت در همه شهرها و روستاها – کوتاه شدن دست عده ای خاص از تمامی ثروت کشور – جلوگیری از اعطای وام های چند صد یا حتی هزار میایاردی و غیر قابل وصول به برخی از اشخاص معین – اجرای اصل 44 و محدود کردن دولت در سرمایه گذاری – جلوگیری از سوبسیت های بی رویه و کم کردن وارداتی که سود آن فقط به جیب دلال های کلان می رفت – راه اندازی هزاران طرح تولیدی زود بازده و ... .
آقایان خود با انصاف پاسخ دهند که اگر شرایط ویژه اقتصادی امروز ، بحرانی تر از دیروز است ،چرا میزان سرمایه گذاری خارجی در ایران به مراتب مضاعف شده است ؟
چرا میزان بازگشت سرمایه های فرار کرده از ایران به مراتب افزایش یافته است ؟ چرا میزان صادرات کشور افزایش و واردات تقلیل یافته است ؟ و...
در خصوص شرایط ویژه سیاسی ، در چه زمانی آمریکا از باب مصالحه و خیر خواهی وارد شده است و همه ترفندهای خود را برای محصور و مغلوب نمودن ایران درعرصه ی سیاست خارجی به کار نبرده است؟ و در چه زمانی کشورهای اروپایی (که برخی سنگ آنها را به سینه می زنند) ، از موضع قدرت و دشمنی با ایران تعامل ننموده اند ؟! در چه زمانی گزارش های مجامع بین المللی و مصوبات آنها به سود ایران بوده است ؟! و...
شاید تنها تفاوت این باشد که امروز ایران با قدرتی بیشتر و باج دهی کمتر که ناشی از «باور خود» و عدم «خوباختگی » در مقابل غرب است در عرصه سیاست بیت لملل حاضر شده است . ویا این که روابط بین الملل خود را به چند کشور مشخص اروپایی محصور ننموده است و یا با قدرت و توان تمام با آفریقا که در واقع حیات خلوت آمریکا محسوب می شود روابط قوی دیپلماتیک برقرار نموده است ، پرونده انرژی هسته ای را از شورای امنت به آژانس بازگردانده است ، دشمنانی چون فرانسه را مجبور به اقرار در محق بودن ایران نموده است ، از باج های آشکار و پنهان جلوگیری نموده است ...و در سیاست ملی (اذهان عمومی ملت ها) بسیار موفق تر از گذشته عمل نموده ومحبوب تر است و نقش تعیین کننده ی ایران در آسیا – منطقه و تعاملات سیاسی بین المللی بسیار قوی تر ا گذشته شده است .
و اما در خصوص بحران یا شرایط ویژه نظامی ،آقایان بفرمایند در طی قریب این سی سال که از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران گذشته است ، در چه زمانی ایران به صورت مستقیم یا تلویحی تهدید به جنگ نشده است ؟!پایگاه نظامی آمریکا در ترکیه ، آذربایجان و قطر و حضور نظامی در عراق و افغانستان که جدید نیست .
شاید تنها تفاوت این باشد که امروزه عمر مفید تهدید مستقیم یا غیر مستقیم جنگ علیه ایران ، چه از ناحیه رییس جمهور یا وزیر امور خارجه آمریکا و چه از ناحیه هم پیمانانی چون فرانسه و انگلیس ، کمتر از 48 ساعت است ! چنانچه در طی دو سال گذشته ، هر تهدیدی پس از گذشت کمتز از 48 ساعت ، از ناحیه گوینده تکذیب می شود.
پس اگر در این 20 سال جنگی به راه نیانداختند ،معلوم است که نمی توانند و اگر بتوانند بدون ملاحظه و یا روی در بایستی این کار را خواهند کرد. آنها نیز به خوبی می دانند که قدرت نظامی ایران امروز ، بسیار با ایران جنگ 8 ساله متفاوت است .
پس تهدید جنگ همیشه بوده و خواهد بود و احتمال آن در این دنیای وحشی و حاکمیت سیاست جنگی آمریکا همیشه خواهد بود .اما آنچه آنها را مترصد آنند و بیش از جنگ لطمه می زند ،فروپاشی از درون به واسطه دامن ردن به اختلافات سیاسی ، مذهبی ، قومی و ... می باشد.
ما به این دسته از سیاسیون متذکر می شویم که مردم ما را از جنگ نظامی نترسانید که این ساده ترین جنگ است . بیش از 20 سال است که در اذهان عمومی بحث می شود که آیا آمریکا لشکر کشی می کند یا خیر ؟! اما غافلند از این که «ناتوی فرهنگی» در طی این 20 سال جنگ خود را تمام عیار ادامه می دهد!
« تنها شرایط ویژه امروز! »
به نظر می رسد هر عقل سلیمی که اندکی با مسائل روز آشنایی داشته باشد اذعان می نماید که امروزه هیچ شرایط ویژه ی جدیدی به وجود نیامده است به غیر از نزدیکی «انتخابات مجلس»!
بدیهی است که انتخابات مجلس هفتم و همچنین ریاست جمهوری نهم ، تنها بیانگر بسیاری از واقعیات که هوشیاری و بیداری مردم و دلزدگی آنها از شعارها ، دسته کشی ، فریب ها و ... بود، بلکه موجب به حاشیه رفتن عده ای از سیاسیون اقتصادی گردید . و قدرت + ثروت ، چیزی نیست که بتوان با چند بار شکست از آنها دست کشید . اصلا همه نزاع های دنیا بر سر همین دو مسئله است و بقیه همه بهانه.
قرار نیست این طیف ها چون از طرف افکار عمومی و با رای قاطع کنار گذاشته شدند ، خودشان هم درباره خود و عملکردشان قضاوت منصفانه ای بنمایند و برای همیشه کنار روند ! اما دوباره به میدان آمدنشان مستلزم رای مردم است .پس باید با توسل به انواع حیل ،افکار عمومی را به خود جذب نمایند.
یکی از همین شیوه ها ، القای قرار گرفتن کشور در «شرایط ویژه» و «بحرانی» جدید است ، تا اذهان عمومی به صورت ناخود آگاه احساس کنند که این شرایط و بحران ناشی از سیاست ها و عملکرد دولت و مجلس فعلی است و طبعا برای عادی سازی شرایط و خروج از بحران ، به گروه ها و افراد دیگردی توجه نموده و رای دهند!
بدیهی است که ناخود آگاه ذهن ، آن کس را که مدعی وجود «شرایط ویژه» و «بحران» می شود ،نه تنها خود و عملکردش را ازبروز آنها مبرا نموده ،بلکه به صورت غیر مستقیم القا می کند ،این «من » یا «ما» هستیم که می توانیم این شرایط را تغییر دهیم . ودر سیاست گذاری های تبلیغاتی به این روش می گویند : «جنگ روانی»!
و در پایان لازم است عنوان شود که این کشور همیشه در شرایط ویژه و بحران های متفاوت بوده است و تاظهور حضرت ولی عصر(عج) و پس از آن نیز خواهد بود و مردم همچنان که در گذشته با اتحاد ،انسجام و استقامت کم نظیر خود در طول تاریخ بشر ، این شرایط و بحران ها را پشت سر گذاشتند، باز هم در میادین حاضر بوده و با هوشیاری خود مانع از ایجاد جریان و موج خواهند شد و خود را به دست « امواج تبلیغاتی » نخواهند داد.